سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ـ در توصیف قدرت خدای سبحان ـ :اوست که آفریده هایش را در دنیا ساکن کرد و پیامبرانش را به سوی جنّ و انس فرستاد تا برایشان پرده از دنیا برگیرند [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :9
بازدید دیروز :0
کل بازدید :14095
تعداد کل یاداشته ها : 7
103/9/5
4:25 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
کوروش[12]
من دانشجوی رشته ict هستم من هر کاری میکنم که جایگاه سابق ایران در زمان کوروش پیدا شود که در حال حضر یعنی بعد از انقلاب بهتر شده پس کمکم کنید

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
بهمن 89[5]
لوگوی دوستان
 

 همسریابی:
بطور سنتی و مانند دیگر نقاط ایران، همسریابی معمولا از سوی پسران آغاز می شود. به این ترتیب که پسر از والدین یا عموها و دیگر بزرگان نزدیک می خواهد که فرد مناسبی را به او معرفی کنند. این افراد نیز با مراجعه به همکاران، دوستان و همسایه ها، دختران مناسب را پیدا کرده و به پسر پیشنهاد می کنند. گاه ممکن است این کار برای دختران انجام شود. مثلا اگر فردی دختری در خانه داشته باشد از دوستانش می خواهد که پسر مناسبی را برای وی بیابند. اگر فرد مناسبی پیدا شود به وی بصورت غیر مستقیم مثلا از طریق دوستان گفته می شود که چنین دختری وجود دارد و در صورت علاقمندی پسر، بقیه مراحل انجام می شود. برخی زنان معتمد، کار همسریابی را به صورت سنتی و حرفه ای انجام می دهند و چنانچه فرد مناسبی پیدا نشود خانواده ها به این زنان همسریاب مراجعه می کنند و مشخصات پسر یا دختر خود را به وی می دهند. این فرد واسطه معمولا عکس و مشخصات جوانان زیادی را دارد و چنانچه به این طریق وصلتی صورت گیرد حق الزحمه ای به وی پرداخت می شود. امروزه با دگرگون شدن فرهنگ سنتی، شیوه های دیگر همسریابی بویژه در سطح افراد تحصیل کرده، دانشجویان و کارمندان رواج یافته است که معمولا انتخاب اولیه بدون دخالت والدین انجام می شود ولی مراحل بعد باز هم بصورت سنتی با همراهی خانواده ها انجام می گیرد. ممکن است دختر و پسری به اصطلاح نافشان را با هم بریده باشند به این معنا که به هنگام کودکی، والدین دو طرف آنها را بصورت فرضی نامزد کنند تا در آینده با هم ازدواج نمایند.
? خواستگاری:
رسم است که پسر به همراه مادر، خواهران و یا خاله و عمه در یک بعد از ظهر به طور غیر رسمی به دیدار خانواده دختر می روند و بعد از سلام و احوالپرسی و آشنایی اولیه، به پسر و دختر اجازه داده می شود که به اتاق خلوتی رفته و مستقیما با هم صحبت کنند. این دیدار خیلی مهم است و معمولا تا چند روز بعد از آن به طرفین فرصت داده می شود که فکر کنند. اگر هر دو طرف به این ازدواج علاقه نشان دهند آنگاه خواستگاری رسمی با حضور همه اعضای خانواده و حتی افراد فامیل دو طرف انجام می گیرد. برای این منظور خانواده پسر با شاخه گل و شیرینی (معمولا بعد از شام) به دیدار خانواده دختر می روند و رسما دختر را خواستگاری می کنند. خواستگاری را دستبوسی هم می گویند که هم به معنی احترام به خانواده دختر است و هم در گذشته به راستی یکی از همراهان پسر در خاتمه دست پدر دختر را می بوسیده است. جلسه خواستگاری ممکن است در اثر چانه زدنهای دو طرف به درازا کشیده شود یا نیمه کاره رها شود. در روستاها بعد از اذن پدر دختر، خواستگاری با دعوت میهمانان به صرف شام انجام می شود و بیشتر زمان خواستگاری صرف خرج بریدن می شود به این گونه که خانواده پسر تعهد می کنند اسب، گاو، گوسفند و یا مقداری پول به خانواده دختر بپردازند. در بین خانواده های شهری بیشتر بحث خواستگاری بر محور زمان عروسی و مقدار مهریه می گذرد و گرفتن شیربها چندان مرسوم نیست.
? نامزدی:
ممکن است مراسم نامزدی با خواستگاری یکی باشد اما معمولا خانواده ها ترجیح می دهند که جشن کوچکی برگزار کنند و اقوام دو طرف را شام دهند. در این جشن زیور آلات و هدایای زیادی برای عروس آورده می شود و ممکن است دو طرف صیغه محرمیت بخوانند.
? عقدکنان:
با فشار خانواده دختر، معمولا دوران نامزدی بدون عقد کوتاه است و پسر باید خیلی زود دختر را عقد کند. عقد کنان می تواند همزمان با نامزدی یا عروسی انجام شود و یا بصورت غیر رسمی در فاصله این دو انجام گیرد. در گذشته عاقد با دفتر و دستک خود به مراسم عقد کنان می آمد ولی امروزه دختر و پسر بعد از آزمایشهای بهداشتی، به همراه چند نفر همراه، به دفتر ازدواج می روند و عقد می کنند.
? مقدمات عروسی:
کار تهیه جهیزیه (در بروجرد به آن جهاز گویند) و رخت عروسی و نیز تهیه مسکن و دیگر امکانات در فاصله بین عقد و عروسی که معمولا کمتر از یک سال است انجام می گیرد. چند روز قبل از عروسی عده ای زن که از نزدیکان داماد هستند برای رخت بری به خانواده عروس می روند تا لباسهای عروس را تهیه کنند. امروزه بیشتر این لباسها و کفشها با حضور خود عروس خریده می شود و بصورت آماده و در یک چمدان تحویل خانواده عروس می شود. رسم است که محتویات چمدان را یک به یک نشان دهند و برای عروس دست بزنند و اندکی برقصند و شادی کنند. این مراسم بیشتر زنانه است. خنچه کشی نیز در گذشته رواج داشت که طی آن چند روز پیش از عروسی عده ای از مردان خانواده عروس خنچه های حاوی لباس و اسباب خانه را در روز به سر گذاشته و به خانه داماد می بردند و هدایایی می گرفتند. این کار امروزه جای خود را به جهاز بران داده است.
? عروسی:
عموما جشن عروسی در دو بخش جداگانه در خانه عروس و داماد برگزار می شود. عروسی های مختلط در دهه های اخیر رایج شده است. در شهر بروجرد مراسم عروسی سه روز و سه شب است. در برخی خانواده های متمول و یا در روستاها این مراسم ممکن است تا یک هفته هم به طول بکشد.
? روز اول:
حنابندان. مراسم عروسی با جشن حنابندان آغاز می شود. به این نحو که خانواده دو طرف شامی تهیه می کنند و هر کدام میهمانان خود را دعوت می کنند. بعد از شام خانواده و همراهان داماد با زدن دایره (داریه) و تنبک به صورت گروهی به خانه عروس می روند. با رسیدن به کوچه عروس، هلهله (ویا در اصطلاح محلی کِل زدن) به اوج می رسد و همراهان شروع به رقصیدن و پخش نقل و نبات می کنند. این جشن و سرور تا پایان مراسم ادامه می یابد. در این حین عروس و داماد در اتاقی به بیشترشان را زنان تشکیل می دهند همراه با حاضران شروع به رقصیدن می کنند و بعد روی صندلی می نشینند. سینی یا سینی های تزئین شده حنا را دختران و پسران جوان همراه با رقص به درون اتاق می آورند و عمدتا پیش از تحویل دادن آنها تقاضای انعام می کنند و داماد هم به آنها اسکناسهای نو می دهد. داماد همچنین به رقاصهای اصلی در چندین نوبت شادباش (در گویش محلی شَواش) می دهد. ممکن است عده دیگری نیز شادباش بدهند ولی عمدتا این کار صوری است و بعد از گفتن "شواش شواش" پول را به جای دادن به فرد در حال رقص به جیب خود باز می گردانند! به هرحال زنان همراه داماد دست عروس، داماد و خود را حنا می بندند و همزمان به رقص و شادی ادامه می دهند. در خاتمه از میهمانان با شیرینی، شربت و میوه پذیرایی می شود و میهمانان کم کم متفرق می شوند. در این مراسم معمولا برادر بزرگتر داماد دستمالی را به کمر عروس می اندازد و آن را هفت بار گره می زند که به معنی آرزو کردن برای باردار شدن عروس و زائیدن هفت بچه می باشد!
? روز دوم:
عروسی. صبح روز عروسی، عروس به همراه عده ای از زنان و دختران همراه، به آرایشگاه می روند و چند ساعتی را در آنجا به آرایش کردن می گذرانند. حدود ساعت دو و سه بعد از ظهر داماد در ماشین تزئین شده به همراه عده ای دیگر به آرایشگاه رفته و ضمن پرداختن هزینه آرایش تمام حاضران، عروس را تحویل گرفته و برای یک گردش کوتاه روانه باغهای اطراف شهر می شوند. معمولا برای فیلمبرداری، به گلدشت و یا دیگر ویلاها و باغهای اطراف شهر می روند و تا تاریک شدن هوا در آنجا می مانند. از سوی دیگر جشن عروسی در خانه داماد، عروس یا یک محل دیگر برپا می شود و میهمانان از بعد از ظهر به محل می آیند و ضمن پذیرایی شدن با شربت، شیرینی، میوه و بستنی، شروع به رقص و پایکوبی می کنند. چنانچه فضا ناکافی باشد خانه یکی از همسایه ها برای اسکان میهمانان مرد در نظر گرفته می شود. با تاریک شدن هوا به جمعیت حاضران اضافه می شود و رقص و موسیقی به اوج خود می رسد. ممکن است در اتاقی سفره عقد چیده شود. کیک عروسی نیز در همین محل بریده می شود و بین حاضران تقسیم می شود. عروس و داماد با حضور بین میهمانان به آنان خوشامد می گویند و با آنان عکس یادگاری می گیرند. در شب عروسی عمدتا از گروههای موسیقی لری که با ساز و دهل و کمانچه می نوازند دعوت به عمل می آید. همچنین بازیها و نمایشهای مختلفی که با موسیقی همراهند مانند آواز طنز "چوپونم، چوپونم" که حکایت کتک خوردن یک خواستگار ساده دل از خانواده عروس است و یا نمایشهایی مانند اوستا شاطر که حرکات رقص مانند یک شاطر را تقلید می کند و یا سیاهبازی و مانند آن. در سیاهبازی، فردی چهره خود را سیاه می کند و سپس با آرد سفید که در دهان ریخته دیگران را فوت می کند.
بعد از صرف شام، میهمانان همگی سوار ماشینها و اتوبوسهای موجود می شوند و کارناوال شادی به راه می اندازند و در خیابانها و بلوارهای شهر حرکت می کنند و ماشین عروس را دنبال می کنند. با بازگشت اتوبوسها به درب خانه داماد بسیاری از میهمانان خداحافظی می کنند و عده محدودتری باز هم به خانه آمده و ساعتی را به رقصیدن می گذرانند. رسم است که در ورودی منزل داماد قرآن و آینه و آب بر روی میزی بگذارند و عروس و داماد سه بار به دور این کرسی می گردند و بعد به طرف ظرف آبی که آنجاست می دوند و هر یک سعی می کنند زودتر به ظرف ضربه بزند که با این کار به اصطلاح گربه را دم حجله می کشد و قدرت خود را به رخ دیگری می کشد. با گذشتن زمان، کم کم تب و تاب شادمانی فروکش می کند و دیگر میهمانان نیز خداحافظی می کنند. بیشتر عروس و دامادها زندگی مشترک خود را با سکونت در یکی از اتاقهای منزل پدر داماد آغاز می کنند. در پایان، عروس و داماد خسته به حجله می روند. در گذشته رسم بود که مادر عروس و مادر داماد پشت در حجله منتظر خبر! می ماندند اما امروزه این رسم منسوخ شده است.
? روز سوم:
پاتختی. فردای شب عروسی، خانواده داماد حلوای خیلی نیروزایی بنام زیره جوش تهیه می کند و به خانه عروس می آورند تا برای صبحانه مصرف کنند. زیره جوش مخلوطی از آرد، روغن حیوانی، شکر و زیره(؟) است. عصر این روز مراسم پاتختی انجام می شود که طی آن جشن دیگری در خانه داماد برگزار می شود و میهمانان دو طرف با کادو و هدایای متنوع بر می گردند. معمولا فامیل و اطرافیان عروس کالاهای خانگی نظیر فرش، پتو، وسایل آشپزی و … هدیه می آورند اما خانواده داماد بیشتر هدایای نقدی و یا قطعات طلا برای عروس می آورند. در روستاها رسم است که در این روز یا در شب عروسی سینی ای را بین حاضران بگردانند تا هزینه های جشن را جمع آوری کنند. جشن پاتختی با رقص و موسیقی آغاز می شود؛ با پذیرایی عصرانه ادامه می یابد؛ و نهایتا با خواندن نام حاضران و ذکر هدایایی که آورده اند به پایان می رسد.
در گذشته خانواده های متمول، عروسی های پر سر و صداتری راه می انداختند که گاه تا یک هفته هم به طول می کشید که با ساز و رقص و سور همراه بود. امروزه این نوع عروسی به ندرت دیده می شود.
? داماد سلام و پاگُشا: چند روز بعد از عروسی، خانواده عروس به منزل داماد رفته و دیداری با زوج جوان تازه می کنند. این کار را داما(د) سلام گویند. در پایان عروس را به خانه پدری برمیگردانند تا وی از دلتنگی درآید. این یکی را پاگُشا نام می نهند. داماد باید ضمن سر زدن روزانه به این خانواده، بعد از چند روز عروس خود را به خانه برگرداند. بعد از مراسم پاگشا، بستگان عروس و داماد آنها را به منزل خودشان دعوت میکنند که این کار کم کم و در حدود یکی دو ماهی طول می کشد. این مراسم نیز به اسم پاگشا معروف است و باعث آشنایی تازه عروس و تازه داماد با خانواده ها می شود.
مراسم عروسی روستایی تفاوتهایی با عروسی مردمان شهر دارد و در روستاهایی که عشایر لر در آنها زندگی می کنند آئینهای ویژه ای در عروسی هست مانند تیراندازی هنگام سواری با اسب.

منبع : rangaranggroup.com


89/11/24::: 2:24 ع
نظر()
      یه سوال